من هستم هنوز

سلام به دوستای گلم

امیدوارم همتون خوب باشید

می دونید که می خونمتون و تک و توک براتون کامنت می زارم اما خیلی وقته خودم ننوشتم. حدودا یک ماهی هست. 

راستش حجم زیاد کار و خستگی خودم و دردام و بیشتر از همه درگیری اسباب کشی نمی زاره که بیام بنویسم. خودم واقعا ناراحتم که نمی نویسم و این مسئله پس ذهنم عین یه کار انجام نشده هی بهم سیخونک می زنه ولی خوب واقعا کاریش هم نمی تونم بکنم.

امروز عصری وقت دکتر برای گردن و دستم دارم. جواب همه تست ها آماده شده، برم ببینم چی می گه. 

خودمم از شنبه شب گلوم درد می کنه. دردش تا الان بهتر شده ولی هنوز بدن درد دارم. چهارشنبه هفته پیش تست کرونا داده بودم که منفی بود. یکشنبه و دوشنبه هم تست دادم بازم منفیه. حالا نمی دونم آیا واقعا یه سرماخوردگی معمولیه یا کرونا گرفتم و نشون نمی ده. در هر صورت امروز عصری دو تا ماسک می زنم برای دکتر رفتن. 

من شرمنده شما می شم که میاد و می بینید من ننوشتم. بعضی وقتا فکر می کنم اینجا رو ببندم بهتره اینطوری شرمنده هم نمی شم. 


*** پیشاگی جانم، دیروز یه عالمه برات کامنت گذاشتم. اومدم بفرستم نمی دونم چرا دکمه بک رو زدم و کامنتم پرید انقدر حرصم گرفت که صفحه رو بستم. فقط ازت می خوام فراموش نکنی یک ویرگول شوهر ذلیل چه بسا چند درجه بدتر از خودت اینجا هست. پس .... لقه حرف مردم. کاش ما رو از خودت محروم نکنی بخاطر حرف یه آدم مریض

نظرات 6 + ارسال نظر
آرزو پنج‌شنبه 6 آبان 1400 ساعت 08:01 http://arezoo127.blogfa.com

سلام عزیزم
مرررسی برای آدرس و رمز

عزیزمی، خواهش می کنم

رها شنبه 1 آبان 1400 ساعت 08:58 http://golbargesepid.parsiblog.com

سلام ویرگول جانم کجایی دختر آخه؟؟؟؟

شرمنده امممممممم
درگیر اسباب کشی بودم
اما برگشتم

خانمـــی سه‌شنبه 27 مهر 1400 ساعت 08:57 http://dar-masire-zendegi.blogfa.com/

عهههه اسباب کشی کردین؟؟؟ به سلامتی
وقتی خستگیهات در رفت دیگه هیچ بهانه ای قبول نیست برای پست نزاشتن

عزیزمی توووووو
حق با شماست کاملا

فاطمه چهارشنبه 7 مهر 1400 ساعت 15:48 http://Ttab.blogsky.com

عزیزم فکرکنم امشب تولدت باشه،تولدت مبارک
باکلی آرزوهای خوب
میتونم بپرسم چندساله شدی؟

قربونت برم
ممنون از تبریکت
ببخشید که دیر جواب دادم
البته که می شه، ۳۸ ساله شدم

پیشاگ چهارشنبه 7 مهر 1400 ساعت 06:55

سلام ویرگول جانم چطوری ؟ عزیزم خودتتو اذیت نکن که حتما بنویسی گرچه بی صبرانه منتظرم از دیدارت با مامان اینا بنویسی
امیدوارم اسباب کشی به خوبی و خوشی تموم شه درد دستتم زوده زود خوب شه مراقب خودت باش
اون *** رو قربون . عزیز دلی
مینویسم ولی خوب یکم با ترسو لرز راستش امیدوارم دیگه سرو کلش پیدا نشه

عزیز دلمی
فعلا در حال جون دادن هستیم با این اسباب کشی واقعا دو نفری خیلی سخته بدون هیچ کمکی
دستم که همونطوره و الان با این همه کار بدتر هم شده ولی امیدوارم با تموم شدن استرسهای جا به جایی یکم بهتر بشم
پیشاگی می خونمتا ببخش که کامنت نمی زارم

فاطمه چهارشنبه 31 شهریور 1400 ساعت 16:42 http://Ttab.blogsky.com

خیرباشه عزیزم ایشالله که الان رفتی دکتروگفته چیزخاصی نیست
می‌خواستیم میزان شادیتو از دیدن خانوادت بدونیم
عیبی ندارد فعلابه اسباب کشی برس که پروژه عظیمیه

اره عزیزم رفتم
دوباره یه سری عکس و اینا گفته بگیرم
وای بایددددددد بیام بنویسم از هردوش، از سفر و از اسباب کشی که الان کاملا تو دلش هستیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد