آفتاب جان

سلاممممممی گرم از طرف یک ویرگول بیزی و بی معرفت


آقا من نه کاری خاصی می کردم و نه جایی خاصی می رفتم که ننوشتم اما به شدت بی حوصله بودم،حتی شاید بشه افسرده

من واقعا واقعا به آفتاب حساسم، وقتی مدت زیادی آفتاب نیست پژمرده می شم

حالا بعد از تقریبا یک ماه بارندگی و هوای ابری و دلگیر بلاخره از دیروز آفتاب خانوم تشریف آوردن و دل منو شاد کردن

یه طوریم که احساس می کنم پوستم به گرما و آفتاب احتیاج داره اصلا

چه می دونم والا، چیم به آدمیزاد رفته که این یکی بره 


الان دو هفته اس که رستورانها دوباره باز شدن اینجا. این شد که هفته پیش جمعه رزرو کردیم و رفتیم رستوران. چون سرد بود تو نشستیم. البته اول رفتیم تو تراس و تست کرونا دادیم و بعدش که منفی شد اومدیم تو.انقدرم خوردم که داشتم می ترکیدم واقعا

شنبه صبح هم رفتیم به خونه سر زدیم که هیچ کاری نکرده بودند، یعنی کاری که ملموس باشه و ما بتونیم ببینیم انجام نشده بود. یکم سرک کشیدیم و چون طبق معمول جیشمون گرفته بود بدو بدو رفتیم سمت مرکز خرید که بریم دستشویی. بعدم رفتیم ناهار خوردیم و رفتیم خرید و اومدیم خونه. اما من خوب نبودم همش دلم سنگین بود. یکشنبه هم هیچ کار خاصی جز تنبلی نکردیم. دوشنبه هم که تعطیل بود و اون رو هم به استراحت و دیدن فیلم گذروندیم. برای بار چندین بارفیلم آپارتمان (مال سال ۱۹۶۰) رو دیدیم که ما عاشقشیم. کلا ما هلاک فیلم های جک لمون هستیم.


دو هفته پیش یه فایل ورد برام فرستاد شرکت مربوط به ارزیابی شغلی سالی که گذشت. بعد گفته بودند نقاط قوت خودتون رو تو قسمت اول بنویسید. قسمت دوم نظر مدیر مسئول بود و قسمت سوم حقوق و مزایای جدید. منم دیدم اصلااااا مجال خجالت کشیدن و رودربایستی کردن نیست و کلی از خودم تعریف کردم. به همسر می گم دیگه کار از دست و پای بلوری  هم گذشته دیگه با این تعاریف  والا خوب شما باید بگید در من چه نکات خوبی می بینید نه من که از خودم تعریف کنم. چند جا البته سرچ کردم و خوندم که ببینم درستش چیه که همه جا گفته بودن خجالت رو بزارید کنار و از خودتون تعریف کنید. حالا ببینم حقوقم رو اضافه می کنند یا نه والا با این جواهری که گیرشون اومده باید حقوقم دوبرابر بشه حداقل . زمان ارزیابی منم هفدهم این ماهه تا خدا چی بخواد. اگر حقوقم خوب زیاد بشه می  رم یه ماشین بر می دارم حتما.


اون پول بیمه رو یادتونه گفتم هی منتظرم بریزن؟ همون که مال شرکت قبلی بود. آقا دیروز که کلا من سرخوش بودم بخاطر آفتاب،حدودای ساعت سه بود دیدم ایمیل اومد از بانکم.فکر کردم مال پولیه که صبح جابه جا کردم ولی بازش کردم با این حال و اول عددش رو دیدم و قیافم دقیقااااا اینطوری شده بود  بعد اسم واریز کننده رو دیدم که نوشته بیمه. یه جوری از جام پریدم که همسر که تو اتاق با هندزفری تو گوشش تو جلسه بود صدا رو حس کرده بود، بعدم عین چی در اتاق باز کردم پریدم تو و همسر بدبخت که در حال سکته بود از ترس رو با نشون دادن عدد واریزی کلی خوشحال کردم.  عددش همونی بود که آرزو می کردم ولی اصلاااااا امیدوارم نبودم. یعنی یه جوری رویایی بود واقعا. دیگه آفتاب که بود، پولم اومد به حسابم، شد نور علی نور.نمی تونستم تمرکز کنم رو کار دیگه. 

ساعت ۵ هم در حین قر دادن با آهنگ پاشدم حاضر شدم که بریم تست کرونا بدم و بعدم بریم رستوران. قشنگ از قیافه همسر معلوم بود چقدر خوشحاله که من از اون حال بی حالی و افسردگی در اومدم. آخرشم بهم گفت از الانت باید فیلم بگیرم برای وقتایی که اون گوشه مبل کز می کنی  شب خوبی هم بود جاتون خالی. تو تراس نشستیم و بعد از مدتها کلی خندیدیم. 


امروزم رفتیم کشور دوست و همسایه گردش. البته به دوست جان نگفتم چون واقعا دلم می خواست با همسر بدون دردسر بگردیم. دوست جان بیاد با دختر کوچولو میاد و واقعا با بچه خیلی سخته و ما هم که بعد از مدتها می رفتیم گردش اینطوری می خواستم راحت باشیم. ناهار هم از قبل جا رزرو کرده بودم و سالاد و پیتزا خوردیم. فقط جایی که نشستیم آفتاب نبود و من کلی حالم گرفته شد. البته جا تو آفتابم بود اما همسر گفت نه گرممون میشه. آفتابش البته بی جونم بود. اما خوب خوش گذشت. بعدش ولی برای چایی رفتیم یه جا که همسر تو سایه بود و من تو آفتاب و کلی خوب بود. آهان همون اولش رفتیم یه جا تست دادیم و پاس ۲۴ ساعته کرونا گرفتیم و دیگه راحت گشتیم و رستوران رفتیم.

ساعت چهار و نیم هم قرار داشتیم برای آشپرخونه که دیگه آخرین اصلاحات انجام بشه و بره برای ساخت. شیر آب رو عوض کردیم.سنگ رو دوباره چک کردیم. کابینت زیر ظرفشویی رو چک کردم اونی باشه که می خوام. دستگیره ها رو عوض کردیم و طلایی کمرنگ کردیم که روی مشکی خودش رو نشون بده حسابی. و خلاصه یه ساعتی اونجا بودیم. سر درد داشتیم می مردیم. خیلی خسته شده بودیم. تموم که شد کارمون سریع گازش گرفتیم سمت خونه. تو راه به مامان اینا زنگ زدم حرف زدیم یکم. یه دفعه دیدیم وای کارواش خلوته ، سریع پریدیم تو. حالا از خستگی در حال غش بودیما ولی انگار دیگه بی حس شده بودیم، عین این آدم کوکی ها شده بودیم. ماشین کارش تموم شد همونجا تو محوطه پمپ بنزین ماشین رو دوتایی تند تند خشک کردیم. من بدنه رو و همسر شیشه ها رو. پیرهن هم تنم بود همش حواسم بود دولا نشم مردم مستفیض بشن 


اینو یادم رفت بگم دفعه پیش که خونه دوست همسر بودیم خانومش گفت تا حالا منو با موی فرفری ندیده (اونطوری که موس می زدنم و کل موهام فرفری می شن) گفتم حتما دفعه دیگه که قرار شد همو ببینیم فر می کنم.دیگه دیشبم موهام فر بود. همون اول تا منو دید خانومش پرید منو بغل کرد و کلی ذوق کرد و گفت وای عاشقتم  بعدم آقای دوست کلی ذوق کرد برام. یه همسر می گم والا اگر می دونستم انقدر ذوق می کنن زودتر فر می کردم موهام رو براشون  


خلاصه که در حال حاضر له و لورده دارم می نویسم براتون. منتظرم فوتبال تموم شه بریم بخوابیم. فردا هم احتمالا ناهار کباب مایتابه ایی درست کنم. خیلی دلم جوجه کباب می خواست ولی یادم رفت صبح امروز مزه دار کنم مرغ رو. آهان صبحم گفتم پاشم نون پزم یکم یکشنبه مون رنگ بگیره و عوض بشه. 


جواب اون تستی که برای رسمی شدن داده بودیم اومد. دقیقا اولین دوشنبه بعد از واکسن اومد. ولی یادم رفت بنویسم. دو امتیاز کم آوردم و قبول نشدم. جوابش ساعت شش و نیم عصر اومد. خیلی حالم بد شد خیلی. گفته بودن می تونید درخواست تجدید نظر بدید که منم همون شب متنش رو آماده کردم. کلی هم گریه کردم. فرداش همش دعا می کردم کسی نپرسه ازم که چی شد. اما مسئولم پرسید و منم با خجالت گفتم که اینطوری شده و قبول نشدم. اونم گفت خود اونم یه امتیاز کم آورده و قبول نشده. اینو که گفت شد آب رو آتیش. والا من نه ماه بود تو این حیطه شروع به کار کردم، اینا که پیر این کارن نتونستن دیگه واقعا حرجی به من نیست. 


همین دیگه. مراقب خودتون باشید و ویرگول بی معرفت رو هم دوست داشته باشید لطفا کماکان 

نظرات 4 + ارسال نظر
آرزو دوشنبه 14 تیر 1400 ساعت 07:23 http://Arezoo127.blogfa.com

آقا من الان این پست رو خوندم فکر کنم شما خارج از کشورید.درسته؟

بلی عزیزم
ما ایران نیستیم.

سارا سه‌شنبه 11 خرداد 1400 ساعت 08:20 http://15azar59.blogsky.com

سلام موفرفری جون ویرگول خوجیل موجیل
پس بالاخره افتاب بر شما هم دمید ...اقاااا اقا اینجا در شهر شیراز یه جوری افتاب بر ما میدمد که انگار همه چی تقصیر ماست والا بخدا اصلا باهامون خصومت شخصی و غیر شخصی داره

قربون سارا جون خودم
اقا بگو یکم بیاد اینجا و عصبانیتش رو سر من خالی کنه اصلا من عاشق این نوع خصومتم

غ ز ل یکشنبه 9 خرداد 1400 ساعت 13:45

به به
خانم مو فرفری زیبا
اتفاقا امروز داشتم میگفتم بزار بهش پیام بدم ببینم کجاست این دختر صدایی ازش در نمیاد
به آدم بودن نبودن نیست
تا جایی که من متوجه شدم ماایرانیا کلا نیاز به آفتابمون بالاست و اکثر کسایی که مهاجرت کردن شنیدم ازشون که از نبود آفتاب شکایت دارن
من خودم با اینکه زیر آفتاب سردرد میشم اما آفتاب نبینم میمیرم

والا منم مثل تو اینقدر فرز و خوب کار میکردم قطعا خیلی مودبانه از خودم تعریف میکردم
وقتی خودشون خواستن همینه دیگه

ان شالله حقوقت رو دو برابر میکنند و ماشیییییین میخری بازم

ان شالله همیشه سلامت به تفریح و گردش باشید

حالا شما خوبید. جیش دارید دستشویی هم میرید من رسما جرات دستشویی بیرونم ندارم به خاطر حساسیت هام اونوقت تا توچشمم دستشویی دارم ولی باید صبر کنم بیام خونه مگر دیگه در حال مرگ باشم
برای همین قبل رفتن بیرون سی بار میرم دستشویی

ویرگول مو فرفری زیبا
مردم برای ماشین پاک کردنت و اون پیرهن کوتاهت چه صحنه ای بوده

حالا خوب شد اونا هم قبول نشدن

همه مون احوالاتمون دوره ای هست
به نسبت شرایط محیطی و جسمی
ان شالله همیشه شاد و سلامت باشید

دوستت هم دارم هر مدلی که باشی
ولی فرفری یک ذره بیشتر دوستت دارم

اره بخدا انگار نیاز ما به آفتاب زیاده
البته مثلا حالا برای همسر خیلی مهم نیست اصلا، ببشتر هم با بارون حال می کنه ولی من مثل این معتادا به آفتاب نیاز دارم

مرسییییییی حالا هر وقت ارزیابی انجام بشه میام تعریف می کنم براتون

اینجا خدا رو شکر تو اکثر دستشویی ها مایع ضدعفونی کردن توالت هست. یعنی قشنگ توالت رو تمیز می کنی و بعد استفاده می کنی و خیال آدم راحتتره. ولی خوب واقعا تو جاهای دیگه که آدم از تمیز بودن توالت مطمئن نیست خیلی سخته. منم اونجوری باشه نمی رم اصلا چون چندشم میشه.

چنین ویرگولی هستما، با پیراهن ماشین تمیز می کنم

بخدا غزل دلم آروم گرفت، نه از سر بدجنسیها بلکه خوب اونا با اون سابقه نتونستم من دیگه واقعا ازم انتظاری نمی رفته.

عزیز منی تووووووو

پیشاگ یکشنبه 9 خرداد 1400 ساعت 07:58

اقاااااااااااااا اول بگم من ویرگولو همه جوره در هر حالتی دوسش دارم فرفری صاف بی معرفت با معرفت افسرده خوشحال .......
جیش گفتی یاد جان شیرین افتاد این پسر هرجا بریم همین بساطو داره
عاشقتممممممممممم که کلی ازخودت تعریف کردی واقعا با خودشون چی فک کردن؟ ما میایم بنویسم نه بدم کم کارم الم بلم بیخودددددددددد
خداروشکر که رفتی بیرون و کلی حالو هوات عوض شد
فرفریه کی بودی تو !!!
ویرگول هیچ مشکلی پیش نمیاد مرغو مزه دار کنی بذاری تو فریزر بمونه اینطوری همیشه جوج اماده داری
من امتحان کردم خیلیممممم اکیه فقط اون تایمی که باید بمونه مزه دار بشه رو باید بهش بدی بعد بره تو فریزر
کباب تابه ای هم نوش جونتونننن

آخ پیشاگ که تو چقدر مهربونی
اصلا یکی از دلایل نوشتنم تویی، عشق می کنم با کامنتهات
والا من که اصلا در جیش داشتن پرچم دارم. همیشه خدا نیاز به دستشویی دارم
والا من نمی دونم چی پیش خودشون فک کردن، من می خواستم متواضع باشم ولی سرچ کردم و دیدم گفتن بدون خجالت بنویسید که دیگه منم کم نذاشتم.
می دونی پیشاگ فکر می کردم شاید بعد از اینکه می زاری بیرون از فریزر تا یخش آب بشه شاید بد مزه بشه
قربونت عزیزممم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد